تو مرا در میان آغوشت ، میشود حل کنی ، من آسانم ..

ساخت وبلاگ



باید تمام کتاب های شعر را بسوزانم

و کتابخانه ها را

و تمام ذهن هایی که از "تو" میگویند.. 

میترسم این همه که حرفت هست

کسی بین این همه آدم

چشمت بزند... 





+ خواب دیدم با دمپایی توی دستشویی پریده وسط هال خونه .. فک کنم یه سری کاراش داره به خوابمم نفوذ میکنه که حرصم بده :|

و قیافه ی مظلوم و کمی حق به جانبش بعد این کاراشه که آدمو خل میکنه ، حتی تو خواب :|




+ ف شیشه رو میارم پایین یه نفس بخوری .. ^_^

- چی ؟ :| چیکار کنم ؟ نفس بخورم ؟ :| مجید جان دلبندم ، نفسو میگیرن ، هوا رو میخورن =)))))

+ اصلا هم خنده نداشت ( قیافه پررویی)

- =))))))


یک ربع بعد در رودبار :

مامان : بچه ها از ماشین میاین بیرون ؟

من : آره بریم با سعید یه نفسی بخوریم =)))))

سعید : :|



*صورت مسِأله منم وقتی ، که ندانم بدون تو چه کنم ..

تو مرا در میان آغوشت ، میشود حل کنی ، من آسانم ..

تو شبیه تموم گلدوزی های روی لباسم ، مهربونی !...
ما را در سایت تو شبیه تموم گلدوزی های روی لباسم ، مهربونی ! دنبال می کنید

برچسب : مرا تو چشم در راهم, نویسنده : jighe-soorati2016 بازدید : 324 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 22:44