قلم برداشتم تا از لبانت شعر بردارم .. *

ساخت وبلاگ


دراز کشیده بود و کنارش نشسته بودم و انگشت هایم را کش داده بودم لای موهایش و روی سرش طرح های اسلیمی میکشیدم .. چشم برگرداندم دیدم خیره شده توی صورتم .. لبخند زد و گفت : گذر عمرم را توی صورتت میبینم ..
عاشقانه تر از این جمله هم داریم ؟ که عشق ، گذر عمرش را توی صورتت ببیند ؟! آن هم توی دنیایی که آدم ها توی تلگرام مینویسند " دوستت دارم " و روی تایمر دو دقیقه تنظیمش میکنند ..؟



* قلم برداشتم تا از لبانت شعر بردارم ..
که دیدم قند من بالاست ، لب هایت شکر دارد ..
تو شبیه تموم گلدوزی های روی لباسم ، مهربونی !...
ما را در سایت تو شبیه تموم گلدوزی های روی لباسم ، مهربونی ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jighe-soorati2016 بازدید : 239 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1396 ساعت: 17:11